در حال صحبت کردن با خانم ک بودم که یکدفعه یاد ماجرایی افتادند که با شنیدنش واقعاً خوشحال شدم، تعریف کردند ” تازه از سر کار برگشته بودم و کلی خسته بودم، باید بلافاصله حاضر میشدم تا به مهمانی میرفتم، همیشه برای این که مانتوی مجلسیام تنم بره لازم بوده که لباسهای تنگ بپوشم تا مانتو به تنم بشینه ولی اون روز نه حوصله داشتم نه وقت! خلاصه مانتوم رو پوشیدم و دیدم که وای اندازم شده! اینقدر خوشحال شدم که همه خستگیهام در رفت! “
یکی از پیشنهادهایی که به مراجعینمون میکنیم اینه که لباسی را که دوست دارند و براشون تنگه انتخاب کنند و هر بار با کاهش وزن و سایز خود، ببینند که چقدر به پوشیدن لباس نزدیکتر شدهاند، اینطوری شوق و انگیزهشون برای داشتن لباسهای دلخواه بیشتر و بیشتر میشه و بهتر تغییراتشون رو میبینند.
امتیاز دهید